بارها با اشک و بغض روایت بالا را تماشا کرده ام. عشق تو همیشه در قلبم گرم خواهد ماند. تا وقتی تپشی در قلبم مانده باشد.
روزی، یکی از افراد برایم تعریف می کرد که من آدم غافلی بودم، ولی اتفاقی افتاد که مرا عاقل کرد و به بی عقلی ام خاتمه داد. او که فردی پولدار و بسیار ثروتمند بود تعریف می کرد که یک شب، دیرتر از ساعت مقرر به خانه آمدم. ساعت حدود ده شب بود. خانم خانه دراز کشیده بود و استراحت می کرد. برای همین، وقتی گفتم: خانم، شام ما را بیاور. گفت: هم نان در یخچال هست و هم پنیر. بردار و بخور!
ادامه مطلب
به اطلاع دانشجویان عزیز می رساند با توجه به تعطیلی دانشگاه ها و توصیه وزارت علوم و دانشگاه به برگزاری کلاس ها بصورت مجازی، به یاری خدا کلاس های دروس طراحی اجزاء دو، مقاومت مصالح یک و تئوری پلاستیسیته از طریق این وبلاگ و سایت مستندات دروس دانشگاه بصورت مجازی (غیرهمزمان) برگزار خواهد شد.
ادامه مطلب
درباره این سایت